پیشبینی حضور برخی شخصیتهای سری بازی GTA در بازی GTA 6

علیرغم سطح فوقالعاده بالای انتظاری که پیرامون بازی GTA 6 شکل گرفته، استودیو راک استار تا زمانی که به بازه عرضه پایانی سال ۲۰۲۵ نزدیکتر نشویم، از ارائه جزئیات تازه درباره این عنوان خودداری خواهد کرد. از این رو، میزان توقع و هیاهویی که طی چند سال گذشته در پی بازی GTA 6 ایجاد شده، در تاریخ صنعت بازیسازی به ندرت مشاهده شده است، زیرا طرفداران بیش از یک دهه با صبر و خیالپردازی به انتظار نشستهاند و طی این مدت به شکلی بیوقفه درباره جنبههای بالقوه پروژه بحث و نظریهپردازی کردهاند. اکنون که این انتظار طولانی رو به پایان است، تبوتاب گفتوگوهای اینترنتی و انجمنهای بازی نیز به اوج رسیده.
در حالی که طرفداران هنوز نسبت به ماهیت تجربههای چندنفرهای که بازی GTA 6 ممکن است در نهایت ارائه دهد، کاملا بی اطلاع هستند، برخی عناصر کلی از داستان تکنفره بازی از همین حالا مشخص شدهاند، که از جمله آنها میتوان به حضور دو شخصیت اصلی به جای سه شخصیت اصلی در نسخه پیشین و همچنین بازگشت پرشکوه شهر خاطرهانگیز Vice City بهعنوان صحنه عمده رویدادها اشاره کرد. این بدان معنی است که بازی، دستکم در بخش داستانی، به سراغ ساختاری متفاوت میرود و تلاش دارد حسوحال دههی جدید را با نمادهای شناخته شده این مکان افسانهای، ترکیب کند.
بدیهی است که بازی GTA 6 برای رسیدن به موفقیت، باید استانداردهایی را که در بازی سال ۲۰۱۳ بنا نهاده، پشت سر بگذارد، زیرا این عنوان از نظر گیمپلی، روایت چندمحوری و محبوبیت جهانی به نقطه عطفی بدل شد. یکی از معدود جنبههایی که بازی GTA 5 در آن کمبود محسوسی داشت، فقدان حضور پررنگ شخصیتهای پیشین بود، چراکه نامهایی چون نیکو بلیک (Niko Bellic) تنها در قالب اشارههایی گذرا یا چند دیالوگ کوتاه یادآوری شدند و همین مسئله هم اکنون ظرفیتی بزرگ برای بازی GTA 6 فراهم میسازد تا با گسترش دامنه نقشآفرینیهای افتخاری، نه تنها ابعاد جهان خود را زندهتر کند، بلکه بر عظمت نسل جدید این مجموعه نیز بیفزاید.
حضور برخی شخصیتهای مجموعه در پشت صحنه، چیزی است که داستان بازی GTA 6 به آن نیاز دارد
از همین حالا آشکار است که بازی GTA 6 در لایه مکانیکهای اصلی دست به تصمیمهای خلاقانه جسورانهای زده. نمونه بارز آن، کنار گذاشتن سیستم سه شخصیتی موفق بازی GTA 5 و تمرکز بر دو شخصیت است، حرکتی که نشان میدهد برای حضور شخصیتهای پررنگ دیگر، باید فضا در جای دیگری از روایت باز شود. از طرف دیگر، بازی با احیای شهر Vice City در ظاهری مدرن و احتمالا گسترش آن به حومهها و حتی، بر اساس شایعات، مناطقی فرعی نظیر جزایر گرمسیری، پهنه وسیعتری از فرصتها را مقابل تیم نویسندگی قرار میدهد. شایعات مربوط به جزایر، تا حد زیادی ریشه در فصل داستانی Guarma از بازی Red Dead Redemption 2 دارند؛ بسیاری از طرفداران معتقدند که این بخش متفاوت، در واقع آزمایشی برای ایجاد محیطهای استوایی در بازی GTA 6 بوده و اگر چنین باشد، گستره جغرافیایی روایت پیش رو، عنصری ایدهآل برای حضور کوتاه اما به یادماندنی چهرههایی است که طرفداران سالها مشتاق دیدن دوباره آنها بودهاند.
حتی اگر در نهایت بازی GTA 6 صرفا به شهر Vice City و حواشی آن بسنده کند، پیداست که دنیای بازی نسبت به بازی GTA 5 به مراتب بزرگتر و پرجزئیاتتر خواهد بود؛ چنین وسعتی، انگیزهای مضاعف پدید میآورد تا مجموعهای متنوع از شخصیتها، از جمله چهرههای آشنا، به این مناطق تاره، نیرو و هویت ببخشند. در نسخه سال ۲۰۱۳، گذشتهی پرماجرای شخصیتهای محبوب، اساسا در حاشیه قرار گرفتند، اما اکنون توسعهدهندگان میتوانند با بهرهگیری از مقیاس رو به رشد و جاهطلبی تکنیکی بازی GTA 6، تجربهای خلق کنند که سایه پیشینیان را پشت سر میگذارد و مخاطب را با حضور غیرمنتظره شخصیتهای قدیمی سری بازی GTA غافلگیر میکند؛ چنین مسیری نه تنها دنیای بازی را پرجنبوجوشتر میکند بلکه پتانسیل خلق ماموریتهایی چندلایه را نیز بالا میبرد.
برای نمونه، بدیهیترین عنوانی که بازی GTA 6 میتواند از آن الهام بگیرد، نسخه سال ۲۰۰۶ با محوریت Vice City است. همپوشانی مکانی دو بازی فرصت بینظیری را فراهم میآورد تا شخصیتهایی مانند تامی ورستی (Tommy Vercetti) در قالب حضوری کوتاه اما اثرگذار ظاهر شوند. با توجه به اینکه داستان بازی GTA 6 احتمالا در حوالی سال ۲۰۲۵ جریان دارد، تامی در این خط زمانی به دهه هفتم زندگیاش رسیده و میتوان تصور کرد که در یک سکانس یادآور گذشته، یا شاید به شکل نقل قولی ویدیویی، استودیو راک استار بتواند مخاطبان را به وجد آورد. گرچه صدای فراموشنشدنی این شخصیت با هنرمندی مرحوم ری لیوتا (Ray Liotta) عجین شده بود و فقدان او در سال ۲۰۲۲، پدیدآورندگان را با چالش اخلاقی و هنری مواجه میکند، اما بزرگداشت میراث لیوتا از طریق اشارهای محترمانه یا سکانسهای سینماتیک اختصاصی، میتواند ضمن ادای دین به این هنرمند، تداوم پیوند طرفداران با تاریخچهی مجموعه را تضمین کند.
استودیو راک استار برای اضافه کردن شخصیتهای پشت صحنه، میتواند به سری بازی GTA نیز بسنده نکند
طبعا فضای کافی برای حضور برخی از بهیادماندنیترین چهرههای بازی GTA 5 نیز وجود دارد؛ شخصیت فرانکلین کلینتون (Franklin Clinton) به واسطهی اینکه تنها شخصیت حاضر در نسخه قبلی است که در هر سه پایان ممکن جان سالم به در میبرد، گزینهای کمنقص به نظر میرسد. داستان او در بازی GTA Online طی سالهای پس از وقایع بازی اصلی ادامه یافته و سطح موفقیت و نفوذ او چنان رشدی داشته که برای مثال، نقل مکان او به شهر Vice City برای اداره شاخهای جدید از کسب و کار پررونقش، کاملا منطقی به نظر برسد. چنین حضوری، حتی در حد یک ملاقات کوتاه یا ماموریت فرعی، میتواند پلی میان نسلهای مختلف مخاطبان بزند و نشان دهد که سرنوشت شخصیتهای محبوب بعد از پایان یافتن تجربه، چگونه ادامه یافته است.
بازی GTA 6 همچنین فرصت درخشانی در اختیار دارد تا از خارج از مرزهای این فرنچایز نیز الهام بگیرد و با دعوت از شخصیتهایی که در عناوین دیگر استودیو راک استار زیستهاند، رنگی تازه به داستان بزند. شخصیت جیمی هاپکینز (Jimmy Hopkins) از بازی Bully، بدون تردید انتخابی جذاب برای طرفداران آن اثر محسوب میشود؛ سرنخهای فراوانی در قالب ایستر اگها حکایت دارند که این دو دنیا در یک جهان مشترک قرار میگیرند و مشاهده جیمی سی ساله که شاید برای امور تحصیلی یا تجاری گذرش به شهر Vice City افتاده، میتواند پلی خلاقانه میان دو فرنچایز محبوب باشد. در سال ۲۰۱۳، با وجود تحول شگفتانگیز گیمپلی بازی GTA 5، عنوان مزبور از نظر ارجاع گسترده به تاریخچه استودیو تا حدی فقیر بود؛ حال، بازی GTA 6 به گنجینهای از گزینهها دسترسی دارد تا در طول روایت پرشور خود، به شکلی حسابشده و نه صرفا نوستالژیک، حضور کوتاه اما معنادار این شخصیتها را جای دهد و طرفداران وفادار را در هر گوشه نقشه غافلگیر کند.