چرا مصرفکنندگان هنوز سراغ کارت گرافیکهای AMD نمیروند؟

با عرضه سری کارتهای گرافیک RTX 50 از سوی شرکت Nvidia و سری RX 9000 از سوی شرکت AMD، دوباره زمان آن رسیده تا رقابت این دو برند در حوزهی سختافزارهای گیمینگ مرور شود. بر اساس ارزیابی بسیاری از متخصصان، کارت گرافیک RX 9070 XT که توسط شرکت AMD ارائه شده، یکی از موفقترین محصولات چند سال اخیر به شمار میآید و دلیل اصلی این توصیف، کارایی نزدیک آن به کارت RTX 5070 Ti شرکت Nvidia است؛ کارتی که حدود ۱۵۰ دلار گرانتر است (البته اگر اصلاً با همان قیمت اعلامشده پیدا شود). علاوه بر این، فناوری رهگیری پرتو و FSR در سری RX 9000 بهطور محسوسی بهتر از نسل گذشتهی سری RX 7000 عمل میکند و به نظر میرسد شرکت AMD از این نظر جهش قابل قبولی داشته است.
با اینکه در نگاه اول، اوضاع طوری به نظر میآید که شرکت AMD در آستانهی جلب توجه بازار است و شرکت Nvidia عملاً مسیر را برای یک موفقیت همهجانبهی رقیب خود باز گذاشته، اما واقعیت در میدان رقابت هنوز هم چندان ایدهآل برای AMD جلوه نمیکند. دلایل سنتی متعددی وجود دارند که باعث شدهاند شرکت AMD، دستکم در نگاه بخش وسیعی از مخاطبان، قدرت و نفوذی در حد شرکت Nvidia در اختیار نداشته باشد. سهم ۹۰ درصدی شرکت Nvidia از بازار گرافیک، نشاندهندهی سلطهی گستردهی این برند بر انتخاب کاربران خانگی و حرفهای است. نمیتوان انکار کرد که بسیاری از خریداران، چه گیمر باشند چه نباشند، به شکل پیشفرض نام Nvidia را در اولویت ذهنی خود قرار میدهند. در ادامه، ابعاد مختلف این رقابت را بررسی میکنیم و خواهیم دید چگونه شرکت AMD در تلاش است تا دیدگاههای عمومی را تغییر دهد.
نفوذ ذهنی شرکت Nvidia در میان بازیکنان عادی
یکی از سادهترین دلایلی که تسلط شرکت Nvidia بر بازار کارتهای گرافیک را توضیح میدهد، نفوذ عمیقی است که این برند در ذهن مخاطبان معمولی دارد. ممکن است افرادی که هر روز اخبار سختافزار را دنبال میکنند، دربارهی تمام مدلها و معماریهای مختلف اطلاعات کاملی داشته باشند؛ اما در عمل، درصد قابلتوجهی از خریداران، هنگام مراجعه به فروشگاهها و وبسایتها، صرفاً به نام «Nvidia» فکر میکنند. این عادت به شکل پیشفرض، شرکت Nvidia را به انتخاب اول بسیاری از افراد تبدیل کرده است.
شرکت Nvidia برند بزرگی به حساب میآید، بودجههای کلان تبلیغاتی در اختیار دارد، و با صنایع مختلف از تولیدکنندگان بازی تا شرکتهای فیلمسازی، همکاریهای گستردهای برقرار کرده است. در نتیجه، چه در شبکههای اجتماعی، چه در بنرهای تبلیغاتی رویدادهای گیمینگ، برند Nvidia بیشتر به چشم میآید. از طرف دیگر، شرکت AMD اگرچه در بخش پردازندهها با معرفی سری رایزن توانست بخشی از بازار شرکت Intel را دچار تحول کند، اما در دپارتمان کارت گرافیک هنوز نتوانسته همان سطح از جذابیت و اعتماد عمومی را به دست بیاورد. بسیاری از مشتریان، حتی بدون بررسی دقیق مشخصات فنی یا نسبت قیمت به کارایی، نام Nvidia را سریعتر به یاد میآورند و بر اساس همین شناخت اولیه خرید میکنند.
این مسئله به برندینگ شرکت Nvidia مربوط است و البته به سابقهای طولانی برمیگردد که از زمان عرضهی کارتهای سری GeForce 8 و حتی قبلتر از آن آغاز شد. خریداران عادی، زیاد درگیر اعداد و ارقام کارایی نیستند و بیشتر به توصیههای دوستان یا تبلیغاتی که دیدهاند اعتماد میکنند. شرکت AMD، هر چند تلاش کرده با تبلیغاتی کمهزینهتر و تکیه بر قدرت دهانبهدهان در انجمنهای تخصصی رشد کند، اما همچنان راه زیادی تا رسیدن به نفوذ ذهنی شرکت Nvidia دارد.
جایگاه شرکت AMD در نگاه بازیکنان معمولی
شرکت AMD در نسلهای اخیر کارتهای گرافیک خود نشان داده است که میتواند با ارائهی قیمت پایینتر، کارایی جذابی را برای گیمرهایی که محدودیت بودجه دارند، به همراه بیاورد. مثلاً کارتهای سری RX 6000 و RX 7000 در زمان عرضه، از نظر کارایی به ازای هر دلار، رقابتی جدی با محصولات شرکت Nvidia داشتند. اما مشکل اینجاست که بسیاری از گیمرهای معمولی، خاطرات نهچندان خوشایندی از برخی کارتهای قدیمیتر شرکت AMD داشتهاند.
بسیاری از کاربران از مشکلات نرمافزاری یا درایورهای ناپایدار شکایت میکردند. گروهی نیز از مصرف انرژی بالای برخی مدلها و گرمای بیشتر آنها خوششان نمیآمد. این ذهنیت منفی، حتی با وجود بهبودهای فراوان در نسلهای اخیر، هنوز در میان بخشی از کاربران پابرجاست. از طرف دیگر، قیمتگذاری شرکت AMD گاهی آنقدر هم ارزانتر از طرف سبز میدان نبود که مخاطبان را برای تغییر برند راضی کند. این مسئله در مورد سری RX 6000 و RX 7000 مشاهده شد و اکنون دربارهی برخی از مدلهای سری RX 9000 نیز مطرح است. بهعنوان نمونه، کارت RX 9070 XT را میتوانستیم ارزانتر انتظار داشته باشیم تا شاید راحتتر بتواند طیف وسیعتری از مخاطبان را جذب کند.
گروهی از مخاطبان گیمینگ، به سراغ کارتهای شرکت AMD میروند، اما عدهی بیشتری همچنان مایلاند به محصولاتی نظیر RTX 5070، RTX 5060 یا مدلهای قدیمیتر از سری RTX 30 اعتماد کنند. بهصورت کلی، چون افراد از نظر روانی دوست دارند ریسک خرید سختافزار را به حداقل برسانند، در نهایت به یک نام آشنا متمایل میشوند. گرچه شرکت AMD درحال کمکردن فاصله است و همین سری RX 9000، بهویژه مدل RX 9070 XT، ثابت کرد که توان مهندسی تیم قرمز دستکم گرفته شده بود، ولی هنوز هم برای تغییر عادت ذهنی مشتریان عادی به زمان بیشتری نیاز دارد.
رقابت در سطح بالا: گزینههای پرچمدار و محدودیت انتخاب
بخشی از بازار که همیشه بیشترین جذابیت رسانهای را دارد، ردهی بالای کارتهای گرافیک است. در واقع، کاربران حرفهای یا علاقهمندان ثروتمند که قصد خرید بهترین سختافزار ممکن را دارند، معمولاً نگاهشان مستقیماً به قدرتمندترین کارت هر نسل است. در طول سالهای گذشته، وقتی به کارتهای گرافیک کلاس پرچمدار نگاه میکنیم، همواره شرکت Nvidia پیشتاز بوده است. از دوران GTX 1080 Ti گرفته تا RTX 2080 Ti، RTX 3090 Ti، RTX 4090 و حالا RTX 5090، بخش علاقهمند به نهایت توان پردازشی یا استفاده از رزولوشنهای فوقالعاده بالا، عمدتاً به سراغ شرکت Nvidia رفته است.
در این جایگاه، موضوع هزینه برای بسیاری از خریداران آنچنان مطرح نیست و آنها حاضرند رقمی قابل توجه بپردازند تا بهترین کارت ممکن را دریافت کنند. شرکت AMD در گذشته با مدلهایی از جمله سری RX Vega یا کارتهایی در نسلهای مختلف، تلاش کرد تا بخشی از این رده را فتح کند، اما هیچوقت نتوانست در ماراتن رقابت با پرچمداران انویدیا دست بالاتر را پیدا کند. حالا در نسل RX 9000 نیز، شرکت AMD فقط تا مدل RX 9070 XT پیش رفته و خبر رسمی از محصولی در اندازهی کارت RTX 5090 نشنیدهایم. این شکاف به سود شرکت Nvidia تمام شده است و باعث شده کاربرانی که خواهان یک پرچمدار تمامعیار هستند، انتخابی جز رفتن به سراغ تیم سبز نداشته باشند.
البته شاید عدهای استدلال کنند که این بخش از بازار، درصد کوچکی از خریداران را تشکیل میدهد. اما نباید فراموش کرد که کارتهای پرچمدار بر درک عمومی از برند تأثیر زیادی میگذارند. وقتی نهایت قدرت در دست انویدیا باقی میماند، حتی افرادی که واقعاً قصد خرید کارتهای گرانقیمت ندارند، در ذهن خود برای محصولاتی مانند RTX 5090 ارزش و پرستیژ بالاتری قائل میشوند و همین مسئله آنها را به سمت مدلهای متوسط و میانردهی همین برند جذب میکند.
جنبههای نرمافزاری و کاربردهای غیرگیمینگ
ورای دنیای بازیهای رایانهای، شرکت Nvidia بازار حرفهایها را نیز در اختیار دارد. کارتهای سری Quadro یا نسخههای مشابه در ردههای بالاتر، که برای کاربریهای تخصصی نظیر رندرهای سهبعدی سنگین، محاسبات علمی و هوش مصنوعی به خدمت گرفته میشوند، همچنان رهبری بازار را به دست انویدیا سپردهاند. بهویژه در حوزهی هوش مصنوعی، کتابخانهها و ابزارهای توسعهی Nvidia نقش مهمی در رشد این صنعت ایفا کردهاند. معماری CUDA و همچنین قابلیتهای مربوط به پردازش تنسور و یادگیری ماشینی، این شرکت را در موقعیتی برتر از AMD قرار دادهاند.
حتی در حوزهی گیمینگ هم، ویژگیهایی نظیر ShadowPlay یا ابزار Nvidia Broadcast میتواند برای برخی کاربران بسیار کاربردی باشد. پخش زندهی بازیها یا ضبط ویدیو به شکلی بهینه، از جمله قابلیتهایی است که برخی گیمرها برای آن ارزش بالایی قائلاند. نرمافزار Adrenalin شرکت AMD هم در سالهای اخیر پیشرفت کرده، ولی بخشی از کاربران همچنان تصور میکنند درایورهای این برند ممکن است خطر ناسازگاری و کرشهای مکرر داشته باشند. هرچند این ذهنیت نسبت به نسلهای قدیمی بیشتر صدق میکرد و تیم قرمز گامهای مهمی در بهبود ثبات نرمافزار برداشته است، اما تصحیح نگاه تاریخیِ مخاطبان نیازمند زمان است.
هوش مصنوعی، ویرایش ویدیو، استریم حرفهای و بسیاری از فعالیتهای دیگری که با کارت گرافیک صورت میگیرند، به چیزی فراتر از قدرت خام محاسباتی نیاز دارند. با توجه به اینکه استودیوهای بازیسازی هم اغلب، همکاریهای تنگاتنگی با شرکت Nvidia دارند، کاربران این کارتها در بخشهایی مثل بهینهسازی، بروزرسانی و کمکهای فنی، حاشیهی امن بالاتری حس میکنند. این موارد، جذابیت محصولات AMD را برای این نوع کاربرها کاهش میدهد، حتی اگر روی کاغذ بتوان با هزینهی کمتر به کارایی مناسبی رسید.
فروش مجدد و ذهنیت بازار دست دوم
یک عامل دیگر که در انتخاب اولیهی کاربران نقش مهمی ایفا میکند، ارزش فروش دست دوم کارتهای گرافیک است. کسانی که عادت دارند کارت گرافیک خود را بعد از یکی دو سال عوض کنند، معمولاً به اختلاف قیمت در بازار دست دوم نیز فکر میکنند. در بسیاری از مناطق، کارتهای شرکت Nvidia با قیمت بالاتری در بازار دست دوم به فروش میرسند. به همین خاطر، خریدار هنگام پرداخت پول برای یک کارت انویدیا، این ذهنیت را دارد که احتمالاً موقع ارتقا، میتواند بخشی قابلتوجه از سرمایهی خود را از طریق فروش کارت قبلی برگرداند.
این حس، برای بخش قابلتوجهی از خریداران جذاب است و آنها ترجیح میدهند با خرید از شرکت Nvidia، در صورت تمایل به ارتقا در سالهای آتی، کمتر متضرر شوند. در مقابل، کارتهای شرکت AMD در بسیاری موارد در بازار کارکرده، افت قیمت بیشتری را تجربه میکنند. البته میتوان گفت بعضی کاربران اهمیتی به فروش کارت قدیمی نمیدهند و یا آن را به دوستی میبخشند یا در سیستم دیگری به کار میبندند؛ اما واقعیت این است که بخش زیادی از جامعهی گیمرها مایلاند در چرخهی فروش و خرید دست دوم، هزینههای خود را بهتر کنترل کنند. همین موضوع نیز وضعیت را به نفع تیم سبز رقم میزند.
وضعیت رهگیری پرتو برای شرکت AMD
فناوری رهگیری پرتو در سال ۲۰۱۸ (مهر و آبان ۱۳۹۷) با ورود کارتهای سری RTX 20 از طرف شرکت Nvidia سر و صدای زیادی ایجاد کرد. از آن زمان، شرکت AMD مدام تلاش کرده تا فاصلهی خود را در این زمینه کم کند. درست است که سری RX 7000، نخستین نشانههای پیشرفت چشمگیر در این عرصه را نشان داد، اما هنوز در بسیاری از عناوین سنگین، قدرت کارتهای انویدیا در رهگیری پرتو بالاتر بود. حالا سری RX 9000 هم به میدان آمده است. طبق نتایج آزمایشها، کارت RX 9070 XT در برخی بازیها مثل بازی Black Myth: Wukong و بازی Alan Wake 2 عملکرد بهتری نسبت به نسل قبلی خود نشان میدهد، اما در مقایسه با برخی مدلهای رقیب از جمله RTX 5070، عقبتر است.
هرچند شرکت AMD با معرفی نسخههای جدیدی از فناوری FSR به بهبود کیفیت گرافیکی بازیها کمک کرده، اما باز هم در برخی سناریوهای رهگیری پرتو که نورپردازی پیچیدهتری دارند، کارتهای انویدیا دست بالاتر را دارند. البته عدهای میگویند نسل بعدی کارتهای AMD احتمالاً فاصله را بیشتر کم خواهد کرد، اما برای رسیدن به سطح کاملاً برابری با Nvidia، زمان بیشتری نیاز است. با این حال، اگر شرکت AMD همین روند رو به پیشرفت را ادامه دهد و بتواند قیمتهایش را به شکل هوشمندانهتری تنظیم کند، شاید در آینده نزدیک شمار بیشتری از کاربران حاضر شوند برای رهگیری پرتو نیز به گزینههای تیم قرمز فکر کنند.
استفاده از FSR در برابر DLSS
از زمانی که شرکت Nvidia فناوری DLSS را معرفی کرد، یک تحول جدی در بهینهسازی عملکرد بازیها ایجاد شد. این فناوری با استفاده از شبکههای عصبی، رزولوشن پایینتر را پردازش کرده و تصویری باکیفیت بالا به نمایش میگذارد. شرکت AMD هم در پاسخ، فناوری FSR را معرفی کرد که در نسخههای اولیه فاصلهی محسوسی با DLSS داشت. با گذشت زمان، FSR وارد نسلهای تازهای شد و حالا در سری RX 9000 به سطحی نزدیک به DLSS 3 یا حتی بخشی از DLSS 4 رسیده است.
این پیشرفت، برای بازیکنانی که بودجه محدودتری دارند، یک قدم مثبت محسوب میشود؛ چون با داشتن کارتی ارزانتر میتوان عملکردی شبیه کارتهای گرانتر را تجربه کرد. اما هنوز هم در برخی بازیها، مخصوصاً عناوینی که بهطور انحصاری با شرکت Nvidia همکاریهای عمیقتری داشتهاند، تفاوت وضوح تصویری یا نرخ فریم بالاتر در روش DLSS مشاهده میشود. همچنین، قابلیتهای جانبی مانند DLSS Frame Generation در برخی بازیها همچنان برتری قابلتشخیصی نسبت به FSR نشان میدهد. بنابراین، هرچند شکاف موجود کم شده، ولی برای جلب نظر کاربرانی که تماموقت به حداکثر کیفیت و پیشرفتهترین امکانات فکر میکنند، AMD باید تلاش بیشتری نشان دهد.
چرا شرکت AMD همچنان در حال تقلا است؟
شرکت AMD از لحاظ نسبت قیمت به کارایی در چند نسل اخیر پیشرفت بارزی داشته است. حجم حافظهی بیشتر (VRAM بالاتر) و حتی بهبود راندمان انرژی، مواردی هستند که میتوانند بسیاری از کاربرها را راضی کنند. اما در عمل، آمارها میگویند سهم شرکت Nvidia در بازار کارتهای گرافیک، همچنان حدود ۹۰ درصد است و این آمار نشان میدهد AMD برای ایجاد تغییر واقعی در ذهن خریداران، با دشواریهای قدیمی و ریشهدار دستوپنجه نرم میکند. بعضی از این موانع جنبهی روانی دارند، مانند عدم اعتماد به درایورهای AMD؛ برخی هم ناشی از محدودیت منابع تبلیغاتی و نبود یک پرچمدار خارقالعاده هستند که بتواند نگاه خریداران ردهبالا را عوض کند.
در کنار همهی اینها، سیاست قیمتگذاری AMD نیز در مقاطعی طوری بوده که کاربران انتظار بیشتری داشتهاند. حتی اگر عملکرد بهتر از کارتهای سری انویدیا ارائه شود، وقتی اختلاف قیمت اندکی وجود دارد، مخاطبان معمولی بیشتر به سمت نام آشناتر میروند. چنین فضایی به شرکت Nvidia اجازه میدهد حتی با عرضهی محصولاتی که از لحاظ ارزش خرید به پای AMD نمیرسند، همچنان سلطهی خود را ادامه دهد. تیم قرمز برای عوض کردن این جریان نیاز دارد مدلهایی را روانهی بازار کند که واقعاً از نظر اقتصادی خیلی توجیهپذیر باشند و نیز در سطح تبلیغات و اطمینانسازی، کاربران را مجاب کند که مشکلات قدیمی دیگر وجود ندارند.
آیندهی رقابت در بازار کارتهای گرافیک
از یک سو، اعداد و ارقام نشان میدهند شرکت AMD در حال کمکردن فاصله با رقیب خود است و بهویژه در بخش کاراییِ گیمینگ، رهگیری پرتو و استفاده از فناوریهای کمکی مانند FSR، رشد درخوری داشته است. از سوی دیگر، شرکت Nvidia نیز بیکار ننشسته و با نرمافزارهای قدرتمند، پشتیبانی گسترده از ابزارهای هوش مصنوعی و همکاری عمیق با تولیدکنندگان بزرگ بازی، موقعیتش را محکم کرده است. در نتیجه، حتی اگر سری RX 9000 بعضی از طرفداران انویدیا را قانع کند که به تیم قرمز بپیوندند، شرایط در عمل آنقدرها هم ساده نخواهد شد. کاربران وفادار انویدیا همچنان دلایلی چندگانه برای چسبیدن به انتخاب سابقشان دارند: ارزش فروش دست دوم بهتر، نرمافزارهای جانبی قدرتمندتر، و پرچمدارانی که نامشان را در تاریخ سختافزار حک کردهاند.
به عنوان سخن آخر، میتوانیم بگوییم که شرکت AMD با ارائهی سری RX 9000 و مخصوصاً کارت RX 9070 XT نشان داد میتواند در بحث کیفیت و ارزش خرید، یک رقیب واقعی برای شرکت Nvidia باشد. با وجود گامهای مهمی که AMD برداشته، به نظر میرسد بخش بزرگی از بازار همچنان نگاه خود را تغییر نداده و وفاداری به انویدیا در میان طیف وسیعی از مخاطبان ریشه دوانده است.
با این حال، رقابت ادامه دارد و با بهبود مداوم در فناوری رهگیری پرتو، توسعهی FSR و حفظ قیمتهای رقابتی، شرکت AMD شاید در نسل بعدی کارتها بتواند بخش مهمتری از سهم بازار را از آن خود کند. آنچه مسلم است، توجه بیشتر هر دو شرکت به رفع نقاط ضعف و ارتقای ویژگیهای متمایزکننده، برای گیمرها و حرفهایها شرایط بهتری میسازد و این روند در نهایت، به سود جامعهی سختافزار خواهد بود.